نوشته های علی رسولی

اینجا نوشتن و فکر کردن را می آموزم

نوشته های علی رسولی

اینجا نوشتن و فکر کردن را می آموزم

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با موضوع «تفکر سیستمی» ثبت شده است

ما در تحلیل ها، تصمیم گیری ها و انجام بسیاری از کارهایمان در زندگی یا کسب و کار، دو رویکرد مختلف می توانیم داشته باشیم:
1- رویکرد مبتنی بر تجزیه و تحلیل
2- رویکرد مبتنی بر کل نگری
رویکرد دوم با تفکر سیستمی سازگارتر است و باعث می شود ما کارهایمان را با صرف منابع (زمان، هزینه و تلاش) کمتری به انجام برسانیم.
این کارها می تواند شامل برنامه ریزی برای آینده خودمان، نوشتن یک کتاب، توسعه و تولید یک محصول، یا طراحی سیستم فروش یک شرکت باشد. برای اینکه بتوانیم دو رویکرد فوق را بصورت شفاف تر و ملموس تری مقایسه کنیم، بهتر است از یک استعاره مفهومی استفاده کنیم. یک استعاره مفهومی مفید و کاربردی برای این منظور می تواند طراحی کردن (نقاشی کردن) باشد.
فرض کنید می خواهیم یک گل یا چهره یک نفر را طراحی کنیم. همانطور که گفتیم، برای آغاز و به انجام رساندن این کار دو رویکرد مختلف می توانیم داشته باشیم:

رویکرد اول: تجزیه
در این رویکرد، اجزای مختلف گل را در نظر میگیریم و از یک گوشه شروع می کنیم به طراحی کردن اجزا و روندی مانند روند زیر را طی می کنیم:


مشکل این شیوه در طراحی اینست که ممکن است ما به هر دلیلی نتوانیم یک یا چند تا از اجزای گل را مشابه گل واقعی رسم کنیم و طرح نهایی مان متناسب و زیبا نشود. ممکن است هر یک از اجزا را بخوبی رسم کنیم، اما قرار گرفتن آن ها در کنار یکدیگر یک طرح موزون و متناسب ایجاد نکند. از طرف دیگر ما در هر مرحله یکی از اجزای گل را به طرح اضافه می کنیم و ریسک اینکه جزء جدید، بصورت مطلوب ما نباشد یا با اجزایی که قبلا کشیده ام ناهمگون شود تا انتهای طراحی با ما همراه است. از طرف دیگر می دانیم که با پیشرفت طراحی، هزینه بروز خطاها و اعمال تغییرات بصورت نمایی افزایش می یابد.
 در این رویکرد، باید چندین بار این گل را طراحی کنیم تا بالاخره طراحی کردن آن را یاد بگیریم، در واقع یادگیری کل این فرآیند زمان و هزینه بسیاری از ما می گیرد.
 مشکل دیگر اینجاست که در این رویکرد، تجربیات و آموخته های ما قابل تکرار در موارد دیگر نیست. یعنی از تجربیات طراحی این گل نمی توانیم در طراحی چهره یک انسان نیز استفاده کنیم و احتمالا حتی در طراحی یک گل دیگر با شمایل و اجزایی متفاوت نیز دچار مشکل شویم.

رویکرد دوم: کل نگری
در این رویکرد، بجای اینکه طرح نهایی را بصورت تکه تکه و تجزیه شده ببینیم، سعی می کنیم در هر مرحله ای از فرآیند طراحی، کل طرح را در نظر داشته باشیم (کل نگری). بعبارت دیگر، مطابق شکل زیر، در ابتدا یک طرح کلی و انتزاعی (بدون جزئیات) رسم می کنیم و در هر مرحله، با نگاه به نقاشی خودمان تصمیم می گیریم که چه خطوط و جزئیاتی را بدان اضافه یا از آن کم کنیم تا جزئیات طرح نهایی بتدریج ظاهر شوند(evolve).


مزیت این رویکرد اینست که ما در هر مرحله، با نگاه به طراحی خودمان، نواقص آن را تکمیل می کنیم و احتمال اینکه در نهایت یک طراحی نامتناسب و ناموزون داشته باشیم کاهش می یابد. بعبارت دیگر، احتمال اینکه در مراحل انتهایی طراحی، خطای ناخواسته ای بروز کند و کل طرح و زحماتمان را بر باد دهد کاهش می یابد.
از طرف دیگر در این رویکرد، تجربیات ما قابل تکرار هستند و می توانیم فرآیند "کشیدن یک طرح مفهومی و انتزاعی و افزودن تدریجی جزئیات به آن" را در طراحی هرچیز دیگری نیز استفاده کنیم و هربار آموخته هایمان از این فرآیند را افزایش دهیم.

با در نظر گرفتن این استعاره مفهومی می توانیم به فعالیت های مختلف خودمان توجه کنیم و ببینیم که کدام رویکرد را در پیش گرفته ایم. بعنوان مثال در نوشتن یک کتاب:
با رویکرد اول: از یک گوشه شروع می کنیم و هر مطلب مرتبطی که به ذهنمان می رسد را به نوشته هایمان اضافه می کنیم تا بتدریج کل متن کتاب نوشته شود.
با رویکرد دوم: عنوان و موضوع کلی کتاب را مشخص می کنیم. سپس عناوین اصلی و کلمات کلیدی را می نویسیم. بتدریج جزئیات بیشتری درباره هر یک از عناوین اصلی و کلمات کلیدی جمع آوری می کنیم. در هر مرحله از این فرآیند، نگاهی نیز به کل چارچوب کتاب داریم.

پینوشت: در نوشته "عمارت وینچستر و زندگی ما" مصداقی از این استعاره را در ساخت یک خانه و همچنین برنامه ریزی برای زندگی خودمان بررسی کردیم.
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۴۱
علی رسولی

اگر برندگان یک رقابت جایزه ای بگیرند که به برنده شدنشان در آینده کمک کند، یک حلقه افزایشی بوجود خواهد آمد که اگر این روند، بدون محدودیت و بصورت نامحدود ادامه یابد، در نهایت منجر به این خواهد شد که برنده ها همه چیز را ببرند و بازنده ها حذف شوند.

مثلا: شرکتی که در یک بازار رشد می کند و  بزرگ می شود، فرصت ها و منابع بیشتری برای رشد کسب خواهد کرد و بیشتر رشد خواهد نمود. ادامه این روند منجر به رشد نمایی برخی شرکت ها و حذف شدن شرکت های کوچک از رقابت خواهد شد. بعضی از کشورها قوانینی را برای جلوگیری از پیشرفت این حلقه افزایشی وضع کرده اند. قوانینی که شرکت های دولتی بزرگ را ملزم به استفاده از ظرفیت های کسب و کارهای کوچک (small business) میکند و یا قوانینی که از انحصارطلبی شرکت های بزرگ جلوگیری می کنند.

راه حل: وضع قوانین محدود کننده، قوانینی که سطوح مختلفی برای بازی وضع می کنند، حذف برخی از مزیت های برترین بازیگران، افزایش مزایای ضعیف ترین ها، خط مشی هایی که جوایز برندگان را طوری در نظر میگیرند که در راندهای بعدی رقابت تاثیرگذار نباشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۵ ، ۰۱:۰۳
علی رسولی