ارتباط های تنگاتنگ اجزای سیستم، باعث می شود که کوچکترین تغییری در هر جزء از سیستم، بر اجزای بسیاری تاثیر بگذارد و در نهایت حتی خود آن جزء را نیز متاثر سازد. حال به بعضی از سیستم هایی که عضو آن هستید فکر کنید. سیستم هایی که پس از گذر چندین سال به تعادل نسبی رسیده اند و تغییر و تحولات آنچنانی ندارند. آیا امکان دارد جزئی از این سیستم ها مستثنی از سایر اجزا بوده و سطح عملکردی بسیار بهتری از سایر اجزای سیستم داشته باشد؟
بنظر من خیر؛ در این سیستم ها، هرگونه تغییر مثبت یا منفی در عملکرد هر جزئی،بلافاصله با پاسخ سایر اجزا مواجه شده و در نهایت خنثی می شود. با پذیرفتن مطالب گفته شده، ناچارا باید بپذیریم که وضعیت فعلی ما (از نظر سطح فرهنگ، دانش و عملکرد) فاصله چندان زیادی با خانواده، دوستان و همکاران ندارد. و اگر خودمان را بعنوان عضوی از سیستم جامعه بدانیم، وضعیت فعلی ما نمی تواند فاصله بسیار زیادی با متوسط جامعه داشته باشد.
با توجه به مطالب فوق، برای رشد و پیشرفت خودمان، چاره ای نداریم جز دقت در انتخاب اطرافیانمان و سپس بالاتر بردن متوسط اطرافیانمان. ما می توانیم با کنترل تعاملات خود، اینکه چه خبرها و مطالبی را بخوانیم، با چه کسانی همنشین باشیم، از چه اصول و هنجارهایی پیروی کنیم و چه کتاب هایی را بخوانیم، می توانیم فاصله خود از متوسط ها را افزایش دهیم.
شاید بتوان مطالب گفته شده را در یک جمله معلم عزیزمان، محمدرضا شعبانعلی، خلاصه کرد:
" هیچ کس از متوسط اطرافیانش فراتر نمی رود"