نوشته های علی رسولی

اینجا نوشتن و فکر کردن را می آموزم

نوشته های علی رسولی

اینجا نوشتن و فکر کردن را می آموزم

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چرخه بهمنی» ثبت شده است

در پست چرخه ها (1) برخی از چرخه های تکاملی را بررسی کردیم. همانطور که در انتهای پست قبلی بیان شد، پیتر سنگه معتقد است که "دنیا را از دایره ها ساخته اند." چرخه های بهمنی یا چرخه های تکاملی نمونه ای از این دایره ها هستند. در چرخه های بهمنی، هر افزایشی در یک پارامتر، منجر به یک سری رویدادهای علت و معلولی می شود که درنهایت مجدادا باعث افزایش همان پارامتر یا علت اولیه می گردد. بعنوان مثال، افزایش جمعیت انسان، باعث افزایش نرخ زاد ولد و در نتیجه مجددا باعث افزایش جمعیت می گردد. طی شدن این چرخه بهمنی باعث رشد نمایی جمعیت انسان ها در یک منطقه می گردد (البته عواملی مثل کمبود جا و غذا و سایر منابع، رشد جمعیت را محدود می کنند).
زیبایی نگاه پیتر سنگه در کتاب پنجمین فرمان آنجاست که هر رشد یا افولی را ناشی از بکار افتادن چرخه های بهمنی می داند و سعی می کند با کمک این چرخه ها، رشد یا افول یک پارامتر را مدل کند. بعبارت دیگر، دایره ها یا چرخه ها بخشی از مدل ذهنی او شده اند. پیتر سنگه وقتی که از علت های رشد یک سازمان، افزایش انگیزه کارکنان، کاهش مشتریان و شکست یک شرکت، افزایش پیروان یک نظریه و یا از شدت گرفتن رقابت تسلیحاتی کشورها صحبت می کند، از چرخه ها برای بیان منظور خود و مدل کردن مساله استفاده می کند.
با کمک چنین نگرشی، بهتر می توانیم مسائل اطراف خودمان را درک کرده و راه حل های اثربخش تری برای مواجهه با آن ها اتخاذ کنیم. بعنوان مثال، فردی که می خواهد ثروت و دارایی خود افزایش دهد، یا نگرش چرخه ای می داند که کار کردن و پس انداز کردن، راه حل خوبی برای ثروتمند شدن نیست، بلکه باید خروجی ها را دوباره در ورودی بکار بگیریم تا یک چرخه ایجاد شود. بعبارت دیگر باید درآمد و پس انداز حاصل از کارمان را مجددا در کارمان استفاده یا سرمایه گذاری کنیم تا یک چرخه بهمنی ایجاد شود.
و یا بعنوان مثال فردی که دغدغه افزایش دانش و مهارت حرفه ای خود را دارد، می داند که برای هر رشد و افزایشی باید یک چرخه بهمنی بوجود آورد. بنابراین مطالعه در موضوعات گسسته ای که چندان به یکدیگر مربوط نیستند، چندان اثربخش نخواهد بود. برای بوجود آوردن چرخه بهمنی در این حوزه، می توان مطالعات و یادگیری های فعلی را بر پایه آموخته های قبلی بنا کرد تا کریستالی از دانش و آموخته ها شکل بگیرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۴۰
علی رسولی
اول مرغ بوجود آمده است یا تخم مرغ؟ احتمالا شما هم در دوران کودکی خود این سوال را شنیده اید و یا از آن برای غافلگیر کردن کودکان استفاده کرده اید. اما اجازه دهید به شکل مفیدتری به این سوال فکر کنیم.
مرغ ها تخم می گذارند و تخم مرغ ها رشد کرده و به مرغ های بالغی تبدیل می شوند. این چرخه میلیون ها سال است که تکرار شده است و مرغ ها و تخم مرغ ها در اثر تکرار این چرخه تکامل یافته اند و به شکل امروزی درآمده اند.
اگر کمی دقت کنیم، چرخه های تکاملی (و چرخه های انحطاط) در سراسر طبیعت وجود دارند. در یک بیشه، شیرهایی که می توانند سریع تر بدوند، آهوهای بیشتری نیز می توانند شکار کنند و می توانند زنده مانده و نسل خود را افزایش دهند. از طرف دیگر آهوهایی که کندتر می دوند، شکار شده و نسل آهوهای سریعتر زنده مانده و تکثیر میشود. در واقع یک چرخه تکاملی بوجود می آید: شیرها باعث تکامل آهوها شده و آهوها نیز باعث تکامل شیرها می شوند. حال اگر کسی از ما بپرسد: علت و ریشه ی تکامل و افزایش سرعت دویدن شیرها و آهوها در گذر زمان در بیشه چیست؟ در پاسخ، اگر فقط شیرها و یا فقط آهوها را علت این تکامل بدانیم، نصف ماجرا را ندیده ایم. پاسخ کامل تر اینست که تعامل آهوها و شیرها به نحوی است که یک چرخه ی تکاملی را بوجود می آورد و در نتیجه ی تکرار این چرخه، سرعت دویدن هر دو گروه افزایش می یابد. در واقع، ساختار سیستم، علت این تکامل است.
حال به سیستم های انسانی نزدیک می شویم و مثال های بیشتری از چرخه ها را می یابیم. ما سعی می کنیم جاده ها را بصورت مناسب برای ماشین ها طراحی کنیم و بسازیم و در مرحله ی بعدی، ماشین ها را طوری طراحی می کنیم و می سازیم که برای حرکت در جاده ها مناسب تر باشند. در واقع ماشین ها باعث تکامل جاده ها می شوند و جاده ها نیز باعث تکامل ماشین ها می گردند. اینجا هم یک چرخه ی تکاملی داریم که هیچ یک از طرفین (ماشین و جاده) به تنهایی عامل این تکامل نیست و بلکه علت این رفتار تکاملی را باید در کل سیستم جستجو کنیم.
در مثال بعدی به یک سازمان می پردازیم، ما معمولا عادت داریم علت رشد و پیشرفت کارکنان یک سازمان در طول زمان را به رهبران و مدیران توانمند آن نسبت دهیم. اما در اینجا نیز، مشابه مثال های قبلی، با حلقه های تکاملی سر و کار داریم که مدیران سازمان تنها یکی از طرفین ماجرا می توانند باشند. سخت گیری مدیران باعث رشد و بهبود کارکنان می شود و از طرف دیگر، کار با کیفیت کارمندان نیز، مدیران را مجبور به رشد و بهبود دانش و مهارتشان می کند.
چرخه های منفی و انحطاط را نیز می توان بدین صورت نگاه کرد. در یک تیم، ناکارمدی مدیر باعث تحلیل رفتن انگیزه و تلاش اعضای تیم می شود. از طرف دیگر، کم کاری اعضا نیز تاثیرات منفی بر مدیر داشته و کیفیت کارهای مدیر را بیشتر کاهش می دهد و ادامه ی این روند باعث انحطاط تیم می شود. در این چرخه نیز نمی توان صرفا مدیران و یا صرفا کارمندان را مقصر عملکرد نامناسب دانست. همه ی آن ها در این ماجرا دست داشته اند!
آقای دکتر سرگلزایی در این مقاله به یکی دیگر از چرخه های انحطاط در جوامع اشاره کرده اند.
ما در مشاهده و تحلیل هایمان عادت داریم نیمی از چرخه ها را ببینیم و یکی از طرفین را بعنوان علت پیشرفت یا انحطاط معرفی کنیم. اما تفکر سیستمی ما از ما دعوت می کند که کل سیستم را ببینیم.
در پست های "مدل های رشد و پیشرفت فردی" و  "دام انتقال فشار" نیز نمونه هایی از چرخه ها را بررسی کردیم.
در آینده چرخه های بیشتر و پیچیده تری را بررسی خواهیم کرد. چه چرخه های تکاملی یا انحطاط دیگری به ذهن شما می رسد؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۳۹
علی رسولی